بازم تـــــــــــــــــ ـ ـ ـ ــــرول
[ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:بازم تـــــــــــــــــ ـ ـ ـ ــــرول,
] [ 12:35 ] [ ×ڪیانـا× ][
.:. حالیـے حولیـے .:.✗ בم هر چـے بامـرااامـ בاغ בاغ ✗ |
بازم تـــــــــــــــــ ـ ـ ـ ــــرول
[ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:بازم تـــــــــــــــــ ـ ـ ـ ــــرول, ] [ 12:35 ] [ ×ڪیانـا× ][ دختر در سال های دانشگاه!!!
[ یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:دختر در سال های دانشگاه!!!, ] [ 12:34 ] [ ×ڪیانـا× ][ ツسیر تحول تیپ مردان ایرانیツ
[ شنبه 28 مرداد 1391برچسب:سیر تحول تیپ مردان ایرانی, ] [ 10:30 ] [ ×ڪیانـا× ][ فال ترول و یه چیز جالب
[ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:فال ترول و یه چیز جالب, ] [ 20:29 ] [ ×ڪیانـا× ][ اقایون مواظب باشن از این سوتیا ندن
اقایون مواظب باشن از این سوتیا ندن
همسر: چکار میکنی بعد اینکه من بمیرم؟ میری زن دیگه میگیری؟ شوهر: قطعا نه! همسر: چرا که نه؟ دوست نداری دوباره متاهل بشی؟ شوهر: خوب معلومه که میخوام همسر: خوب چرا پس نمیخوای دوباره ازدواج کنی؟ شوهر: باشه باشه دوباره ازدواج میکنم همسر: ازدواج میکنی واقعا؟ شوهر: ......!؟ همسر: یعنی تو همین خونمون باهاش زندگی میکنی؟ شوهر: البته خوب اینجا خونه خوب و بزرگیه همسر: باهاش روی تختمون هم میخوابی؟ شوهر: مگه جای دیگه هم میتونیم بخوابیم؟ همسر: بهش اجازه هم میدی ماشینم رو برونه؟ شوهر: احتمال زیاد، خوب ماشین نو هست دیگه همسر: عکسهای من رو هم با عکسهاش عوض میکنی؟ شوهر: اگر جای مناسبی باشه چرا که نه؟ همسر: جواهراتم رو هم بهش میدی؟ شوهر: مطمئنم که اون جواهرات مخصوص خودش رو طلب میکنه همسر: یعنی کفشم رو هم میپوشه؟ شوهر: نه سایزش 38 هست همسر: [سکوت] شوهر: [گند زدم!] [ جمعه 27 مرداد 1391برچسب:اقایون مواظب باشن از این سوتیا ندن, ] [ 20:22 ] [ ×ڪیانـا× ][ تا حالا دقت کردین
تا حالا دقت کردین اگه بخوای ۱۰ تومن از عابر بانک بگیری ، ۶۰ نفر تو صف با حقارت نگات میکنن !!! حالا روزی که ۲۰۰ تومن میگیری ، تا نیم مایلی خر هم پر نمیزنه ! ♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠تا حالا دقت کردید♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠♠ تا حالا دقت کردین یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی . . . ادامه مطلب [ دو شنبه 23 مرداد 1391برچسب:تا حالا دقت کردین, ] [ 18:53 ] [ ×ڪیانـا× ][ 24 ساعت دختراااااااا!!!!!!!
صبح: دیدن رویای شاهزاده سوار بر اسب در خواب….. 6 صبح: در اثر شکست عشقی که در خواب از طرف شاهزاده می خوره از خواب می پره . 7صبح: شروع می کنه به آماده شدن . آخه ساعت 12 ظهر کلاس داره!!!!!!!! 8 صبح: پس از خوردن صبحانه مفصل (علی رغم 18 کیلو اضافه وزن) شروع می کنه به جمع آوری وسایل مورد نیاز: جوراب و مانتو و کیف و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و لوازم آرایش و… 9صبح: آغاز عملیات حساس زیر سازی بر روی صورت (جهت آرایش) 10 صبح: عملیات زیرسازی و صافکاری و نقاشی همچنان با جدیت ادامه دارد . 11 صبح: عملیات آرایش و نقاشی و لنز کاری و فیشیل و فوشول با موفقیت به پایان می رسد و پس از اینکه دختر خودش رو به مدت نیم ساعت از زوایای مختلف در آیینه بررسی کرد و مامان جون 19 تا عکس از زوایای مختلف ازش گرفت، به امید خدا به سمت دانشگاه میره . 12 ظهر: کلاس شروع شده و دختره وارد کلاس میشه تا یه جای خوب برا خودش بگیره . ( جای خوب تعابیر مختلفی داره . مثلا صندلی بغل دستی پولدارترین پسر دانشگاه - صندلی فیس تو فیس با استاد: در صورتی که استاد کم سن و سال و مجرد باشد و … ) 1 ظهر: وسط کلاس موبایل دختر می زنگه و دختر با عجله از کلاس خارج میشه تا جواب منیژه جون رو بده. و منیژه جون بعد از 1.5 ساعت که قضیه خاستگاری دیشبش رو + قضیه شکست عشقی دوست مشترکشون رو براش تعریف کرد گوشی رو قطع می کنه. اما دیگه کلاس تموم شده . 2 ظهر: کلاس تموم شده و دختر مجبوره از یکی از پسرای کلاس جزوه بگیره. توجه داشته باشین دختر نباید از دخترا جزوه بگیره. آخه جزوه دخترا کامل نیست!!!!!!!!!!! 3 ظهر: دختر همچنان در جستجوی کیس مناسب جهت دریافت جزوه!!!!! 4عصر: دختر نا امید در حرکت به سمت خانه. 5 عصر: یکدفعه ماشین همون پسر پولداره که جزوه هاشم خیلی کامله جلوی پای دختره ترمز می کنه و ازش می خواد که برسونتش. 6 عصر: دختر به همراه شاهزاده رویاهاش در کافی شاپ گل زنبق!!! میز دوم. به صرف سیرابی گلاسه. 7 عصر: دختر دیگه باید بره خونه و پسر تا دم خونه می رسونتش.
8 غروب: دختر در حال پیاده شدن از ماشین اون پسره: راستی ببخشید جزوه تون کامله؟؟؟ امروز انقدر از عشق سخن گفتی مجالی برای تبادل جزوه نموند. و جزوه رو از پسر می گیره. 9 شب: دختر در حال چیدن میز شام در خانه سه تا ظرف چینی گل سرخی جهیزیه مامانش رو میشکونه (از عواقب عاشقی) 10شب: دختر در حال تفکر به اینکه ماه عسل با اون پسره کجا برن ؟؟!!؟!؟!؟!؟! 2شب: دختر داره خواب میبینه رفته ماه عسل. 5 صبح: دختره بیدار میشه و میبینه اون پسره sms داده که: برای نامزدم کلی از تو تعریف کردم. خیلی دوست داره امروز با من بیاد دانشگاه ببینتت!!! و امروز دختر باید کمی زودتر به دانشگاه برود. شاید جای مناسب تری در کلاس نصیبش شد!!!!!!!!!!!!! [ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:24 ساعت دختراااااااا!!!!!!!, ] [ 13:13 ] [ ×ڪیانـا× ][ تفاوت های زن و دوست دختر
با عرض پوزش از خانم های محترم این فقط یه شوخیه
تلویزیون کنترل از راه دور داره
و آخرین نکته اینکه تلویزیون ویروس نداره اما موبایل... [ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:تفاوت های زن و دوست دختر, ] [ 13:13 ] [ ×ڪیانـا× ][ برنامه روزانه پسرا !♦ ۸ صبح: تو رخت خواب….. ♦ 9 صبح: یکم وول میخوره یه لنگه از پاشو از زیر پتو میده بیرون کفش های مارک دارش هنوز پاشه از پارتی دیشب اومده زحمت در آوردنشم نکشیده…. ♦۱۰ صبح: مامان در و باز میکنه میبینه پسرش خوابه(الهی مادر فدات شه بچه ام تا صبح خونه دوستش کارای پایان نامه اش رو میدیده گناه داره صداش نکنم یکم دیگه بخوابه!)(اه اه حالم به هم خورد23) ♦۱۱ صبح: از جا میپره سمت دستشویی………….(اگه نه که باز خوابه) ♦ ۱۲ صبح یا ظهر: موبایلشو میبینه ۹۹ تا میس کال ۱۹۹ تا اس ام اس سرش گیج میره سونیا - رزا- سارا-بهناز -نازی-ژیلا- الناز- بیتا و………اقدس و شوکت هم آخریاشن اوه باز زنگ میخوره؟ سایلنت بهترین راه حله! ♦ ۱ ظهر: مامان اومد دم در باز خوابه؟ پسر گلم بابک جان بیدار شو مادر لنگه ظهر پاشو ضعف می کنیا! خوشگلم مامانت قوربونه ابروهای شمشیریت بره ….بابک جاااااان عللللللللللللی (پتو رو میکشه)….ا…مامان!! بزار بخوابم پاشو دیگه پرتش میکنه ♦ ۲ ظهر: ماماااااااااااااان …..ناهار(چه لوس...اییییییییییی23) ♦ ۳ ظهر: مامااااان جورابام کو؟(پسرا همیشه شلختن051435) ♦ ۴عصر: مامااااااااااان ….سوییچ؟؟ ♦ ۵ عصر: اولین اتو…(مسافرکشی صلواتی پسرا بیشتر برا ثوابش این عمل انسان دوستانه رو انجام میدن) ♦ ۶ عصر: به دستور مامان میره دنبال آبجی کوچیکه کلاس زبان البته این کار هم فقط از روی علاقه به خواهر انجام میده نه برای دید زنی چشم ها مثل چراغ پلیس میگرده که کسی از قلم نیوفته البته این کار هم برای نظارت وحس انسان دوستی انجام میده و فقط کافیه یک پسر ۱۰ ساله بیاد بیرون از کلاس خواهر پشت کنکوریشو خفه میکنه که ..آره کلاس مختلطه تو هم این همه کلاس حتما باید بیای اینجا! حالا باشه خونه حسابتو میرسم به لیدا بگو بیاد برسونیمش دیر وقته زشته..(داداش آخه اون که خونه اش ۲ساعت با ما فاصله است….امان از این خواهر ها که درد برادراشونو نمی فهمن نمی دونن برادر جون بیچاره کمک و امداد…) ♦ ۷ عصر: لیدا خانم شما تشنه تون نیست آبجی؟ تو چی؟ با یه آب زرشک چطورین؟ ♦ ۸ غروب: دم خونه لیدا و لحظه فراق ….چه زود دیر می شود….!!! ♦۹ شب: آقا این خانم برسونین به این آدرس با آژانس خواهرو پیچوند….. ♦ ۱۰شب: یه مهمونی کوچیک طرفای کامرانیه حیلی خلوت فقط از دور شبیه تظاهرات میمونه… ♦۲شب:مادر کجا بودی؟ دلم هزار راه رفت …. چقدر برای پایان نامه ات زحمت میکشی دیگه جون نمونده برات بیا یه لقمه غذا بخور جون بگیری؟ نه مامان خسته ام با لباس تو رختخواب ولو میشه (مادر: الهی مادرت بمیره باز بی غذا خوابید خدا لعنت کنه هر چی دانشگاه بچه های مردم اسیرن برا یه درس هر شب تحقیق!!!) [ جمعه 20 مرداد 1391برچسب:برنامه روزانه پسرا !, ] [ 13:3 ] [ ×ڪیانـا× ][ وقتي راننده و پليس هر دو خانم باشند
شما به علائم توجه نكردید! میشه گواهینامه شما رو ببینم؟
میشه یه دقیقه صبر كنی تا پیداش كنم؟ چه شكلیه؟!
چهارگوشه و عكس خودت روشه!
پیداش كردم!
بفرماييد
شما میتونید برید. عذر میخوام كه متوجه نشدم شما هم پلیس هستین
[ یک شنبه 15 مرداد 1391برچسب:وقتي راننده و پليس هر دو خانم باشند , ] [ 9:56 ] [ ×ڪیانـا× ][ تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن
واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد
[ سه شنبه 10 مرداد 1391برچسب: تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن, ] [ 10:16 ] [ ×ڪیانـا× ][ نکن ! نکن ! نکن !
1- شش سال اوّل زندگی • گریه نکن
2- دوره دبستان • موقع رفتن به مدرسه دیر نکن
3- دوره راهنمایی • ترقّه بازی نکن • SEGA بازی نکن
4- دوره دبیرستان • با کامپیوتر بازی نکن
5- دوره دانشگاه • رشته ای رو که دوست داری انتخاب نکن بدو بیا ادامه... ادامه مطلب [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:نکن ! نکن ! نکن !, ] [ 19:8 ] [ ×ڪیانـا× ][ فرق وبلاگ نویسی دخترا و پسراوبلاگ یک دختر وااااااااااااااااای امروز تفلدمه تفلد تفلد تفلدم مبارک 25655555544884تا کامنت -تولدت مبارک خانومی . . . -شما از طرف بلاگفا بهتربن وبلاگ نویس معرفی شدید وبلاگ یک پسر آرزو می کنم روزی برسه که همه انسان ها بتوانند با هر عقیده رنگ و قومیتی در کنار هم آزادانه زندگی کنند 1 کامنت -حرف مفت نزن (تازه همون یه نفر هم آدرس وبلاگ خودشو گذاشته) [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:فرق وبلاگ نویسی دخترا و پسرا, ] [ 19:0 ] [ ×ڪیانـا× ][ چت کردن یک آقا پسر با یک دختر خانم!!
پسر : سلام.خوبی؟مزاحم نیستم؟
دختر: سلام. خواهش می کنم.? asl plz پسر : تهران/وحید/۲۶ و شما؟ دختر : تهران/نازنین/۲۲ پسر : اِ اِ اِ چه اسم قشنگی!اسم مادر بزرگ منم نازنینه. دختر: مرسی!شما مجردین؟ پسر : بله. شما چی؟ازدواج کردین؟ دختر : نه. منم مجردم. راستی تحصیلاتتون چیه؟ پسر : من فوق لیسانس مدیریت از دانشگاه MIT اَمِریکا دارم. شما چی؟ دختر : من فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سُربن فرانسه هستم. پسر : wow چه عالی!واقعا از آشناییتون خوشحالم. دختر : مرسی. منم همین طور. راستی شما کجای تهران هستین؟ پسر: من بچه تجریشم. شما چی؟ دختر : ما هم خونمون اونجاس. شما کجای تجریش می شینین؟ پسر : خیابون دربند. شما چی؟ دختر : خیابون دربند؟ کجای خیابون دربند؟ پسر : خیابون دربند. خیابون…… کوچه……پلاک….شما چی؟ دختر : اسم فامیلی شما چیه؟ پسر : من؟ حسینی! چطور؟ دختر : چی؟وحید تویی؟ خجالت نمی کشی چت می کنی؟تو که گفتی امروز با زنت می خوای بری قسطای عقب مونده خونه رو بدی.!مکانیکی رو ول کردی نشستی چت می کنی؟ پسر : اِ عمه ملوک شمائین؟چرا از اول نگفتین؟راستش! راستش!دیشب می خواستم بهتون بگم امروز با فریده…. آخه می دونین……….. دختر : راستش چی؟ حالا آدرس خونه منو به آدمای توی چت میدی؟می دونم به فریده چی بگم! پسر : عمه جان ! تو رو خدا نه! به فریده چیزی نگین!اگه بفهمه پوستمو میکّنه!عوضش منم به عمو فریبرز چیزی نمی گم! دختر : او و و و م خب! باشه چیزی بهش نمیگم. دیگه اسم فریبرزو نیاریا! راستی من باید برم عمو فریبرزت اومد. بای پسر : باشه عمه ملوک! بای…… [ دو شنبه 9 مرداد 1391برچسب:چت کردن یک آقا پسر با یک دختر خانم!!, ] [ 18:56 ] [ ×ڪیانـا× ][ |
|
[ طراح قالب : آوازک | Theme By : Avazak.ir ] |